تاوان - عشق - ... ( با اجازه از وبلاگ " دیار عاشقی "
نوشته شده توسط : ...

تاوان

http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mataleb1/gahi.matalebeziba.ir.jpgگاهی برای پی بردن به یک اشتباه، باید تاوان سختی در زندگی پرداخت ...
مثل از دست دادن لحظه هایی از عمر که حسرتش تا ابد بر دلت باقی می ماند ...
مثل باختن زندگی و مالی که برای بدست آوردنش رنج ها کشیده بودی ...
مثل تنها شدن ،
زخم زبان خوردن ها و یا
حتی تحقیر شدن ...
آخر سر هم باید بروی مُهر تجربه را پای این اشتباهات بزنی !
اشتباهاتی که تو را تغییر می دهد و دیگر آن من سابق نمی شوی ...                                                        

[ پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394برچسب:,
 
] [ 11:59 ] [ GHASEM ]

زیبا ترین ستایش ...

زیبا ترین ستایش نثار کسی که کاستی هایم را می داند


و باز هم دوستم دارد ...



http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mataleb1/baron1.matalebeziba.ir.gif

 

[ پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394برچسب:,
 
] [ 11:57 ] [ GHASEM ]

گاهی...

http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mataleb1/flow.matalebeziba.ir.jpg

گاهی با یک قطره، لیوانی لبریز می شود

 

گاهی با یک کلام، قلبی آسوده و آرام می گردد

 

گاهی با یک کلمه، یک انسان نابود می شود

 

گاهی با یک بی مهری، دلی می شکند و...

 

مراقب بعضی "یک" ها باشیم که در عین ناچیزی، همه چیزند.

[ پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394برچسب:,
 
] [ 11:55 ] [ GHASEM ]

اعجاز چشمانت"""

 

http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mataleb1/beautifuleyse.matalebeziba.jpg

باید، کتاب آسمانی چشمانت را چاپ کنم

تا همگان به رسالتت ایمان آورند !

اعجاز چشمان تو ،

مدت هاست که شهری را

به پرستش وا داشته ...
[ پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394برچسب:,
 
] [ 11:53 ] [ GHASEM ]

تا غروب عشق...

برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

 


بی خیال تمام هیاهوی اطراف

بر ساحل زندگی قدم می زنم

بی خیال فکر تو

دنیای خود را نقاشی می کنم

بی خیال تمام آنچه باید باشد

نگین عشق را بر انگشت خود می آویزم

بی خیال همه رفت ها

به داشته های خود دل می بندم

اما

بگذار قدم بزنم...

قدم هایی سرشار از احساس بر ساحل زندگی

این روزها...

غروب عشق برای من

حیات دوباره خورشید

در آنسوی آسمان بودن ها؛ بر ساحل زندگیست!

نسیم دریا بر لبانم می نشیند

با خود می اندیشم

گویا

عشق در همین حوالی ست...

و باز می گویم

شاید

تا غروب عشق

نیمروزی باقی ست...




:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 3 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: